خزان

پاییز هزارآغاز و هزار انتهاست
سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۲۷ ق.ظ

احوالت چطور ای تــَــن؟!

چقدر سرم درد می کند

چقدر دلم غم دارد

چقدر حالم گرفته

روحم رنجیده

گوشهایم

از شنیدن صدای

پوچ آدمهای تکراری 

بی تحمل و گریزان شده

چقدر انتظارت..نه دیگریادم نمیآیدت توهم چون آنها..

چقدر دلم یک مرگ آرام پس از یک قهوه ی تلخ میخواهد

شاید بفهمند کامم تلخ بود از این آدمها و دنیایشان.. اما اگر بفهمند... اگر..



نوشته شده توسط مثل هیچکس
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

خزان

پاییز هزارآغاز و هزار انتهاست

احوالت چطور ای تــَــن؟!

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۲۷ ق.ظ

چقدر سرم درد می کند

چقدر دلم غم دارد

چقدر حالم گرفته

روحم رنجیده

گوشهایم

از شنیدن صدای

پوچ آدمهای تکراری 

بی تحمل و گریزان شده

چقدر انتظارت..نه دیگریادم نمیآیدت توهم چون آنها..

چقدر دلم یک مرگ آرام پس از یک قهوه ی تلخ میخواهد

شاید بفهمند کامم تلخ بود از این آدمها و دنیایشان.. اما اگر بفهمند... اگر..

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۲
مثل هیچکس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی